رویای غم *** Royaye gham

حرف هایی که گاه بر سر زبان می آید اما بیان نمی شود . می نویسم تا مرحمی بر خستگی هایم باشد

رویای غم *** Royaye gham

حرف هایی که گاه بر سر زبان می آید اما بیان نمی شود . می نویسم تا مرحمی بر خستگی هایم باشد

رمضان

ماه مبارک رمضان ، ماه برکت ، رحمت و بخشش 

بر همگان مبارک باد 

باران

تو بارون که رفتی شبم زیرو رو شد 

یه بغضه شکسته رفیق گلوم شد 

*** 

تو بارون که رفتی دل باغچه پژمرد 

تمام وجودم توی آینه خط خورد 

*** 

هنوز وقتی بارون تو کوچه می باره 

دلم غصه داره دلم بی قراره 

*** 

نه شب عاشقانه است نه رویا قشنگه 

دلم بی تو خونه دلم بی تو تنگه 

*** 

یه شب زیر بارون که چشمم به راهه 

میبینم که کوچه پر نور ماهه 

*** 

تو ماه منی که تو بارون رسیدی 

امید منی تو شب نا امیدی 

خوبی

ازبرگ گل نازکتری ازهرچه گویم بهتری خوبان فراوان دیده ام اماتوچیزدیگری

می ترسم از زندگی


من از روزگار سنگدل از بایدها
می ترسم از آغاز هر سرنوشت و از طلوع هر زیبایی ، من از روح
سرگردان زندگی،
از گریزان بودن یاران می ترسم،
از صدای پای رهگذران می ترسم ...
از آنچه هستیم و هست می ترسم ،
از جاده بی انتهایی که عاقبت مرا آواره خود خواهد ساخت می ترسم!
از لحظه ها و ساعتهایی که مرا نیز همانند خودشان بی عاطفه کرد .
می ترسم از خود فراموشی دلهای پاک...
مـی ترسم !...

دوستش داری؟

 

ازکسی که دوستش داری ساده دست نکش شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبورنکن چون شاید هیچ وقت هیچ کس تورو مثل اون دوست نداشته باشه

 

لبخند سحر آمیز


هرگز ندیدم بر لبی لبخند زیبای تو را هر گز نمی گیرد کسی در قلب من جای تو را