-
رمضان
دوشنبه 18 شهریور 1387 14:43
ماه مبارک رمضان ، ماه برکت ، رحمت و بخشش بر همگان مبارک باد
-
باران
دوشنبه 18 شهریور 1387 14:35
تو بارون که رفتی شبم زیرو رو شد یه بغضه شکسته رفیق گلوم شد *** تو بارون که رفتی دل باغچه پژمرد تمام وجودم توی آینه خط خورد *** هنوز وقتی بارون تو کوچه می باره دلم غصه داره دلم بی قراره *** نه شب عاشقانه است نه رویا قشنگه دلم بی تو خونه دلم بی تو تنگه *** یه شب زیر بارون که چشمم به راهه میبینم که کوچه پر نور ماهه ***...
-
خوبی
دوشنبه 18 شهریور 1387 14:00
ازبرگ گل نازکتری ازهرچه گویم بهتری خوبان فراوان دیده ام اماتوچیزدیگری
-
می ترسم از زندگی
سه‌شنبه 29 مرداد 1387 22:52
من از روزگار سنگدل از بایدها می ترسم از آغاز هر سرنوشت و از طلوع هر زیبایی ، من از روح سرگردان زندگی، از گریزان بودن یاران می ترسم، از صدای پای رهگذران می ترسم ... از آنچه هستیم و هست می ترسم ، از جاده بی انتهایی که عاقبت مرا آواره خود خواهد ساخت می ترسم ! از لحظه ها و ساعتهایی که مرا نیز همانند خودشان بی عاطفه کرد ....
-
عشق
پنج‌شنبه 15 فروردین 1387 23:30
*گریه کردم اشک بردلم مرحم نشد *ناله کردم ذره ای از دردهایم کم نشد* *درگلستان بوی گل بسیار بویدم ولی از هزاران گل گلی همچون تو پیدایم نشود*
-
شعر عاشقانه
پنج‌شنبه 15 فروردین 1387 23:09
منم عاشق مرا غم سازگاراست تومعشوقی تو راباغم چکاراست
-
شادی کنین عیده
سه‌شنبه 28 اسفند 1386 14:33
۱ 2 3 حالا ......... حالا دســـت دســـت ...... دســـت دســت .........! ای بابا نیاین وسط جنبه داشته باشین ..... ! حالا من یه چیزی گفتم اینا چرا جدی گرفتن؟!! و اما دلیل این همه انرژی : آخه پنج شنبه عید نوروزه اینقده دلم براش تنگ شـــــــــــــــــــــــــده ..... می خواین بگم چقدر؟ .... اینقدر .... نه ... اینقدر!!.......
-
دوستش داری؟
یکشنبه 19 اسفند 1386 13:46
ازکسی که دوستش داری ساده دست نکش شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبورنکن چون شاید هیچ وقت هیچ کس تورو مثل اون دوست نداشته باشه
-
تا شقایق هست زندگی باید کرد
جمعه 17 اسفند 1386 21:04
-
بپا یخ نکنی
جمعه 17 اسفند 1386 21:00
-
لبخند سحر آمیز
جمعه 17 اسفند 1386 20:50
هرگز ندیدم بر لبی لبخند زیبای تو را هر گز نمی گیرد کسی در قلب من جای تو را
-
پیام تسلیت
جمعه 17 اسفند 1386 20:42
شهادت اما م غریب مدینه اما حسن مجتبی (ع) و رحلت پیا مبر اکرم (ص) و ضامن آهو اما م رضا (ع) را به تمام دوستان عزیزم تسلیت گفته و امیدوارم که دراین ایام ما را از دعاهای خیرتان محروم و بی نصیب نفرما یید
-
www.sootehdelan.myblog.ir
شنبه 3 شهریور 1386 11:32
با عرض سلام به شما دوستان خوبم فرا رسیدن نیمه ی شعبان رو به همتون تبریک میگم یه وبلاگ بسیار بسیار بسیار زیبا پیدا کردم که پر از عاشقانه هاست.اگر نبینید از دستتون رفته. اینم آدرسش : www.sootehdelan.myblog.ir
-
عشق من
سه‌شنبه 30 مرداد 1386 22:28
عشق یعنی خون دل یعنی جفا عشق یعنی درد و دل یعنی صفا ع شق یعنی یک شهاب و یک سراب عشق یعنی یک سلام و یک جواب عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز عشق یعنی عالمی راز و نیاز .
-
بدون تو هرگز
دوشنبه 29 مرداد 1386 12:59
حس خوبی است ! دیدن و بودن تمام آنهایی که دوستشان داری . آنان که از آغاز گرمای نفسهاشان تلخی هایت را زدود و بارها چیدن خوشه ی بشارت را با سر انگشتان مهربانشان نظاره کردی ... چه نعمتی است اینجا قدم زدن و سر مستانه از درد خویشتن رهایی یافتن و اندکی آسوده گشتن . اینجا می شود غبار را زدود . خاک عکسهای کهنه را تکاند . انار...
-
رسم عاشقی
پنج‌شنبه 25 مرداد 1386 12:28
دل سوختن؟ رسم عاشقی این نیست که تک و تنها بسوزی و دیگر نمانی، ... کاش می دانستیم که زودتر از ما، عشق ماست که برای دوری ما می سوزد و می سازد... کاش می فهمیدیم که قدر بودن، قدر عاشقی، قدر عشق چیست و چقدر است، کاش بیراه نمی رفتیم و می ماندیم چون روز اول، عاشق، عاشق، ... بازی با کلمات قشنگ است، بازیگری حرفه ای می خواهد،...
-
شایسته ی آغوش
شنبه 23 تیر 1386 22:39
یاری که مرا کرده فراموش، تویی تو با مدعیان گشته هم آغوش، تویی تو صد بار بنالم من و آن یار که یک بار برناله ی زارم نکند گوش، تویی تو ما زهره و خورشید به یک جای ندیدیم خورشید رخ و زهره بنا گوش، تویی تو در کوی غمت خوار منم، زار منم من در چشم دلم نیش تویی، نوش تویی تو ما رند خرابیم و میر خرابات ما اهل خطاییم و خطا پوش،...
-
بابا طاهر
جمعه 1 تیر 1386 16:05
خوشا آنان که الله یارشان بی به حمد و قل هوالله کارشان بی خوشا آنان که دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی **************************************************************** دلم میل گل باغ ته دیره درون سینه ام داغ ته دیره بشم آلاله زاران لاله چینم ونیم آلاله هم داغ ته دیره...
-
سخنی از مهتاب
پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 15:46
فقط دریا دلش آبی تر از من بود و من از دریا، دلم دریا فقط این را ندانستم چرا گشتم چنین تنها تر از تنها به هر آبی شدم آتش به هر آتش شدم آبی به هر آبی شدم ماهی به هر ماهی شدم راهی به هر نا محرمی ساقی به هر ساقی می باقی و تو این را ندانستی چرا گشتم چنین عاصی چرا مهتاب شد سنگ صبورم چرا بستند پرهای غرورم چرا آیینه ها را خاک...
-
زهر شیرین
پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 15:45
تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق که نامی خوش تر از اینت ندانم تو زهری، زهر گرم سینه سوزی تو شیرینی، که شور هستی از توست شراب جام خورشیدی که جان را نشاط از تو، غم از تو، هستی از توست به آسانی مرا از من ربودی درون کوره ی غم آزمودی دلت آخر به سرگردانیم سوخت نگاهم را به زیبایی گشودی شبی گفتند: دل از عشق برگیر ! که نیرنگ...
-
به که باید دل بست؟
پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 15:45
به که باید دل بست؟ به چه شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت، همه از کینه پر است هیچ کس نیست که فریاد پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید نیست یک تن که در این راه غم آلود عمر، قدمی راه محبت پوید خط پیشانی هر کس ، خط تنهاییست... در نگاه من و تو، حسرت بی فرداییست... به که باید دل بست؟ به چه شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می...
-
قاصدک
پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 15:44
مهربون چشاتو واکن آخه باورم نمیشه نگو که میخوای بخوابی و بری واسه همیشه مهربون چشاتو واکن زوده که تنهام بزاری به خدا دلم شکسته واسه من بخون قناری قاصدک خبر آوردش تو میخوای دوباره خوب شی اون بهم نگفت قراره مهمون دم غروب شی قاصدک چرا نگفتی ؟ که دیگه بر نمیگرده دل من میگه دروغه حرفاتو باور نکرده چه غریبونه قناری پراتو...
-
بهار
پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 15:42
بهار بهار صدا همون صدا بود صدای شاخه ها و ریشه ها بود بهار بهار چه اسم آشنایی صدات میاد اما خودت کجایی وا بکنیم پنجره ها رو یا نه تازه کنیم خاطره ها رو یا نه؟ بهار اومد برفا رونقطه چین کرد خنده به دلمردگی زمین کرد چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت وا شدن پنجره ها رو دوست داشت بهار اومد پنجره ها رو وا کرد من و با حسی دیگه...
-
سیم گیتار
پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 15:42
هرم کدوم صدا رفت ؟ تو ماه تلخ آذر میگن صدای تو بود صدای مرد بندر مگه هوای حوا زد به سرت که رفتی ؟ عشق خدا رو گرفت بال و پرت که رفتی ؟ دل پر از ترانه ت چرا نمی تپه باز ؟ چرا سیاه و تاره ؟ صحنه ی ساز و آواز دست کدوم بهونه صداتو با خودش برد ؟ کدوم شب سیا گفت ؟ ناصریای ما مرد نا صریا ! هنوزم یه دنیا دل اسیره اسیر خوندن تو...
-
صدای پای آب
پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 15:40
اهل کاشانم روزگارم بد نیست تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن شوقی مادری دارم بهتراز برگ درخت دوستانی بهتر از آب روان و خدایی که دراین نزدیکی است لای این شب بوها پای آن کاج بلند روی آگاهی آب روی قانون گیاه من مسلمانم قبله ام یک گل سرخ جانمازم چشمه مهرم نور دشت سجاده من من وضو با تپش پنجره ها می گیرم در نمازم جریان دارد...
-
مرگ رنگ
پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 15:40
رنگی کنار شب بی حرف مرده است مرغی سیاه آمده از راه های دور می خواند از بلندی بام شب شکست سرمست فتح آمده از راه این مرغ غم پرست در این شکست رنگ از هم گسسته رشته ی هر آهنگ تنها صدای مرغک بی باک گوش سکوت ساده می آراید با گوشوار پژواک مرغ سیاه آمده از راههای دور بنشسته روی بام بلند شب شکست چون سنگ ‚ بی تکان لغزانده چشم را...
-
خواب تلخ
پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 15:33
مرغ مهتاب می خواند ابری در اتاقم میگرید گلهای چشم پشیمانی می شکفد درتابوت پنجره ام پیکر مشرق می لولد مغرب جان می کند می میرد گیاه نارنجی خورشید در مرداب اتاقم می روید کم کم بیدارم نپنداریم درخواب سایه شاخه ای بشکسته آهسته خوابم کرد اکنون دارم می شنوم آهنگ مرغ مهتاب و گلهای چشم پشیمانی را پر پر می کنم سهراب سپهری
-
زتدگی نامه سهراب سپهری
پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 15:32
سهراب سپهری شاعر ونقاش که در سال 1307/7/15 چشم به جهان گشود. او پس از طی تحصیلات شش ساله ابتداییدر دبستان خیام و متوسطه در دبیرستان پهلوی کاشان و به پایان رساندندوره ی دوساله ی دانش سرای مقدماتی پسران در آذر ماه 1325 به استخدام اداره فرهنگ کاشان در آمد. در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره ی دبیرستان خود را...
-
امام زمان
سه‌شنبه 29 خرداد 1386 16:25
جمعه ها از صبح تا شب ما بیقراریم می مونیم منتظر و آروم نداریم جمه ها عطر گل نرگس می گیریم شور وحال بیکران و حس می گیریم جمعه ها، عطر نرگس، قاطی با یاسه هر کی عاشق تو شد پر از احساسه جمعه ها به دل می گیم آقا می یادش دل و آروم می کنیم، آروم با یادش دستارو بالا سوی خدا می گیریم ذکر لااله الله می گیریم به خدا می گیم خدا...
-
فرشته ای در کنار من
پنج‌شنبه 17 خرداد 1386 16:37
کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید : می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید . اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه میتوانم برای زندگی به آنجا بروم ؟ خداوند پاسخ داد: از میان تعداد زیادی از فرشتگان من یکی را در نظر گرفتم. او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد . کودک دوباره پرسید : اما اینجا...